به یادت آرزو کردم که چشمانت اگر تر شد / به شوق آرزو باشد نه تکرار غم دیروز
—
امیدوارم توپ خوشبختی سانترش همیشه روی قلبت باشه
—
مشکلات به سبکی هوا / عشق به عمق اقیانوس
دوستی به محکمی الماس / موفقیت به درخشانی طلا
اینها آرزوهای من برای توست
—
خواهم که قلب گرمت، آماج غم نگردد / باغ دلت الهی، دشت ستم نگردد
اشک ندامت ای جان، از چشم تو نبارد / دنیای آرزویت، مرداب غم نگردد
—
وقتی لبخند به دنبال جایی برای نشستن میگردد، با تمام وجودم آرزو میکنم لبهایت در آن نزدیکی باشد!
—
دیدگانت از همیشه شادتر / شهر قلبت زنده و آبادتر
غصه هایت دم به دم ای مهربان / در گذرگاه زمان بر بادتر
—
بزرگترین آرزوی من کوچک ترین نگاه توست
بزرگترین غم من آخرین نگاه توست
—
درون سینه ام صد آرزو مرد
گل صد آرزو نشکفته پژمرد
دلم بی روی او دریای درد است
همین دریا مرا در خود فرو برد
—
تو را آرزو نخواهم کرد، هیچ وقت
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی، با دل خود، نه با آرزوی من
—
آرزویم این است:
نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد
و تو را دوست بدارد به همان اندازه
—
دو دست گرم تو شفای مرگ من است
لبان مست تو شکوه قلب من است
کجا روم و به که گویم که یک لحظه
خنده تو تمام آرزوی من است
—
می دونم غریبه بودم، من با اون قلب کوچیکت / تنها آرزوم همینه: همیشه خوشی نصیبت
—
با تو بودن، با تو موندن، با تو رفتن آرزومه!
هر جا باشی، هر جا باشم، دیدن تو آرزومه!
—
روزگارت بر مراد / روزهایت شاد شاد / آسمانت بی غبار
سهم چشمانت بهار / قلبت از هر غصه دور / بزم عشقت پر سرور
بخت و تقدیرت قشنگ / عمر شیرینت بلند / سرنوشتت تابناک
جسم و روحت پاک پاک
—
یک لحظه دیدن رخ جانانم آرزوست / یکدم وصال آن مه خوبانم آرزوست
در خلوتی چنان که نگنجد کسی در آن / یکبار خلوت خوش جانانم آرزوست
—
شبت پر از ستاره هایی باشه که هر شب سفارشتو به خدا میکنن تا همیشه ماه بمونی
—
گفت: فرق رویا با آرزو چیست؟
گفتم: آرزو یک حقیقت نزدیک است ولی رویا یک آرزوی شیرین دست نیافتنی!
گفت من رویا هستم یا آرزو؟
گفتم رویایی که به حقیقت پیوستن آن یک آرزوی شیرین است!
—
بزرگترین آرزویم این بود که کوچک ترین آرزوی تو باشم
—
برایت آرزو می کنم آرزوی کسی باشی که آرزویش را داری
—
آرزو کردم میان بی کسی های دلم / لااقل یادم به قلبت تا ابد مهمان شود
—
ای کاش دلم پنجره ای دیگر داشت / ای کاش خدا فقط شقایق می کاشت
ای کاش یکی می آمد و غم ها را / از قلب اهالی زمین بر میداشت
—
خدایا دوست بدار آنهایی را که دوستمان دارن و نمیدانیم و سلامت بدار آنهایی را که دوستشان داریم و نمیدانند
—
خدایت یار تا آندم که از هستی نشان باشد / دعایت میکنم سهمت همیشه آسمان باشد
—
آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم
—
صفایى بود دیشب با خیالت خلوت من را
ولى من باز پنهانى تو را آرزو کردم
—
هیج وقت آرزو نکن دنیا مال تو باشه
آرزو کن کسی که دنیای توست مال کسی نباشه
—
آرزو می کنم هیچ راه نجاتی نداشته باشی وقتی غرق خوشبختی هستی
—
آرزوی قشنگی ست، داشتن ردپای تو کنار ردپای من
بر دشت سپید پوشیده شده از برف
هنوز اما نه برف آمده و نه تو
—
میگن شبا، فرشته ها از آرزوی آدما، قصه میگن واسه خدا
خدا کنه همین حالا رویای تو گفته بشه پیش خدا
—
چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کنم؟ / آتشی را تا به کی در زیر خاکستر کنم؟
نظیری نیشابوری
—
دگر آرزو نجویم پی آرزو نپویم / همه از تو شکر گویم که تویی شکارم امشب
اوحدی مراغهای
—
ز بس زخم زبان خوردم، دهان از گفتگو بستم / در دل را ز نومیدی به روی آرزو بستم
ابوالحسن ورزی
—
چنان بدیدن روی تو آرزومندم / که گر بدادن جان ممکن است خرسندم
افسر شیرازی
—
همه آرزوی دل را به تبسمی برآور / همه رنجهای جان را به کرشمهای دوا کن
دکتر صورتگر
—
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را / ولی من باز پنهانی، ترا هم آرزو کردم
شهریار
—
مرا هرگز نباشد خواب و دارم آرزو گاهی / که خواب آید به چشمم بلکه جانانم به خواب آید
شیدای کردستانی
—
داری هوس که غیر برای تو جان دهد؟ آه این چه آرزو است مگر مردهایم ما
عالمی
—
شبی در عالم مستی همین قدر آرزو دارم / که مست از جای برخیزی و بنشینی به دامانم
فروغی بسطامی
—
فریب دورنماهای آرزو خوردم / ره سراب گرفتم ز تشنگی مردم
دکتر صدارت
—
به ماه روی تو این آرزو که من دارم / هزار سال اگر بینمت هنوز کم است
بابافغانی شیرازی
—
آرزو دارد که بیند کشته آن بدخو مرا / وه که خواهد کشت آخر آرزوی او مرا
اهلی ترشیری
—
کیم من؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی!!!
رهی معیری
—
اینکه هر سو میکشم با خود نه پنداری تن است / گور گردان است و در او آرزوهای من است
سیمین بهبهانی
—
عمرم چنان گذشته به سختی / که مرگ را فرصت نکردهام که کنم آرزو هنوز
مسعود فرزانه
—
همه هست آرزویم که به بینم از تو رویی / چه زیان ترا که من هم برسم به آرزویی؟
فصیح الزمان شیرازی
—
اگر به دامن وصل تو دست ما نرسد / کشیدهایم در آغوش آرزوی ترا
حزین لاهیجی
—
یاد ایامی که مرغ آرزو بر بساط ابرها پر می گرفت
باستانی پاریزی
—
سوخته چون لاله عمری در فراق لالهرویی / بر لب آمد جان و ما را بر نیامد آرزویی
مژده
—
اگر نیک بختی ترا آرزو است / چنان زی که دشمن شود با تو دوست
نیازی
نظرات شما عزیزان: